تبسمتبسم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

تبسم پرنسس بابا و مامان

بعد مدتها برگشتم....

1393/4/8 14:44
نویسنده : مريم
583 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره بعد مدتها تنبلي امروز باز هم شروع كردم به نوشتن

از دختر قشنگم  كه الان ديگه 22 ماهه شده  

و هر روز  شيرين زبونيش براي ما بيشتر ميشه. 

تبسم خانم كلي اتفاقاي جديد تو اين مدت تجربه كردي ماماني

كه همش هم شيرين بوده الان ديگه شما همه كلمات رو ميگي

و سعي ميكني با ما حرف بزني عزيزم  كلمات انقدر قشنگ از زبان تو تلفظ ميشه

كه آدم دوست داره همه چي رو از زبان شيرين  تو عزيزترين 

بشنوه و همه تو رو وادار ميكنن كه كلمات مختلف رو بگي

و بقيه هم از زبان شيرين تو لذت ببرن خوشكلم .

امروزا وقتي صدام ميزني مامان مريم (البته با شيرين زبوني خودت)

انگار قند تو دلم آب ميشه بس كه ذوق زده ميشم

و احساس خوب و قشنگي پيدا ميكنم عزيزكم .

البته اين هم بايد بگم كه حسابي هم شيطنت ميكني

و ماماني جرات نداره با شما بره بيرون چون همش ميخاي دودو كني

و حاضر نيستي كه دست مامان يا بابا رو بگيري

ولي تو خونه كه هستيم خيلي دختر گلي ميشي

و همش در حال ديدن كارتون مورد علاقت يعني دوراي جستجوگر هستي

و كلي براي ديدن اين كارتون ذوق داري خوشكل ماماني.

و اما شايد يكي از مهمترين اتفاقات اين مدت به دنيا اومدن

دختر گل دايي مهدي و خاله زهرا باشه

مهرساي نازنينمون روز اول ارديبهشت ماه 93 به دنيا اومد

و با خودش كلي شادي و شور دوباره به كل خانواده آورده

ميدونم كه تو و مهرسا روزهاي خيلي خوب و قشنگي در كنار هم خواهيد داشت

و بهتر از دو تا خواهر در كنار هم هستيد عزيزم

.اينم جند تا عكس از حال و هواي اين روزهاي تو و مهرسا خانم عزيز عمه

بفرماييد ادامه مطلب
 

 

   

 

    

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان ارمیتا
29 مرداد 93 7:45
سلام گل من،تولدت مبارک ان شالله 120 ساله شی وسایه بابا ومامان همیشه بالای سرت باشه.آینده درخشانی داشته باشی